چقدر سخت است ، این سکوت سرد را نشکستن
وقتی که مجبور به سکوت هستم اما در پشت این نقاب خیالی
دریایی از حروف و کلمات خسته از سکوت، در انتظار انفجارند....
هه! امروز صبح پاشدم اصلا هم نمیخام بخوابم ،میگی نه نگاه کن ، تو قصه ها میگن ، سحرخیز باش تا کامروا شوی ، ولی آخر ما نفهمیدیم که اگه سحرها بلند بشیم چطوری کامروا میشیم ، هه! بچه ها خداحافظ اگه خوبی ، بدی دیدین حلال کنین آخه قراره امروز کامروا بشم ، شایدم مردم و از دست این زندگی راحت شدم ....